کندابافر (رو به پایین) کنداليني (رو به بالا)
در اکثر نوشته های مرتبط با چاکراها به کندالینی هم اشاره شده است اما کمتر کسی از کندابافر توضیح داده یا به پرداخته طبیعی است اگر بگوئیم که انرژی ميتواند در کانال های حياتی ما در دو جهت حرکت کند.
اگر با کار معنوی انرژی را در درون ذخیره و سپس به سوی بالا وبه بعدها و مراکز بالاتر ببریم، کندالینی بیدار میشود و حرکتی صعودی به طرف بالا در پیش می گیرد حرکت انرژی در جهت روبه بالا، مستلزم انجام امور معنوی و فضیلت های الهی همچون پاکدامنی، انسانیت ،عشق، نوع دوستی ،عمل درست ،عدم قضاوت، عدم تهمت، عدم اعمال ناصحیح و بی عدالتی،عدم ظلم، عدم حسادت و مقایسه، خوشحالی به خاطر دیگران و میانه روی یا اعتدال است.
ولی اگر کار درونی و معنوی انجام ندهیم و اعمال ما شيطانی یا بد باشد و خویشتن دار نباشیم و دارای افکار بد و عدم بخشش و قضاوت مردم ، انرژی از اولین مرکز که چاکرای ریشه است به طرف پائین و بعدهای مادون و پست حرکت می کند، در این حالت، به این انرژی، کندابافر گفته ميشود.
انرژی کندابافر زمانی بیدار میشود که انسان زندگی خود را صرف پرداختن به حالات نفسانی و گناهان اصلی ، شهوت، طمع، حسادت، خشم ، شکم پرستی ، تنبلی، منفعت طلبی، طلبکار بودن، متواضع نبودن، مغرور بودن و حاضر جواب بودن میکند
و این اعمال باعث حرکت انرژی در جه به درجه رو به پائین خواهد بود .کندابافر، ماری در جهت پائین است، و البته که وسوسه آن را بسیار تشدید می کند.
این روند برعکس، کندالینی که میتوان آنرا بصورت ماری در جهتی رو به بالا توصیف کرد که با اعمال معنوی و درونی، بیدار میشود.
بنابراین افرادی که به دنبال بیداری کندالینی در خود هستند ابتدا باید کندابافر را در وجودشان از بین ببرند.
توجه داشته باشید که امثال شماها در دنیا و بخصوص در ایران عزیز بسیار کم هستند و این علم شما را به دنبال خود می کشد و شما با توجه به آتش عشقی که در شما شعله کشیده این علم را دنبال می کنید.
برای امثال من و شما (کسانی که به دنبال علوم ماورایی و غیبی هستند)حداقل سه نیروی مجزا و متفاوت شناخته شده است که از منشا خورشید به سمت ما می آید.به طور قطع نیروهای بیشماری وجود دارند که هنوز ناشناخته اند و فقط تا حال سه نوع از آنها شناسایی شده اند که عبارتند از:
یا الکتریسیته Fohatفوهات
پرانا یا انرژی حیاتی
کندالینی یا مارآتشین .
خود بنده در تحقیقاتی که انجام دادم متوجه یک نیروی و ماده ی دیگر شده ام که به کالبد اثیری و اختری بسیار شبیه می باشد که آن را اثیر نامگذاری کردم .
الکتریسیته یا فوهات:در واقع شامل تمام نیروهای فیزیکی می شود که ما می شناسیم و قابل تبدیل به هم هستند مانند الکتریسیته مغناطیس ،نور،گرما،صدا،واکنش های شیمیایی ،حرکت و ..... .
پرانا یا انرژی حیاتی :نیروی حیاتی است که هنوز توسط دانشمندان سنتی غربی شناخته نشده و رسمیت داده نشده و برخی از دانشمندان به وجود آن شک دارند.
کندالینی یا مار آتشین :انرژی می باشد که فقط تعداد محدودی آن را شناسایی کرده اند و برای دانشمندان سنتی علوم غربی کاملا ناشناخته است.
این سه نیرو کاملا متمایز از هم هستند و هیچکدام آز آنها در این سطح به هم تبدیل نمی شوند .این نکته ی بسیار مهمی است که نیاز به درک روشنی از شاگردان دارد.
بعلاوه این سه نیرو هیچ ارتباط با برون ریزش عظیم ندارند.برون ریزش عظیم تلاش های مشخصی هستند که توسط جوهره ی الهی خورشید ساخته شده اند.به عبارت دیگر بیشتر به نظر می رسد که کندالینی و پرانا و فوهات و اثیر نتایج حیات او هستند،کیفیت هایی که بدون هیچ تلاش قابل رویت جلوه گر می شوند.
از قول نویسنده کتاب چاکرا به نام سی دبلیو لیدبیتر آمده است اولین برون ریزش از سومین وجه لوگوس ،نیروی اولیه ای است که عناصر شیمیایی را می سازد و به آن فوهات گفته می شود .پرانا یکی از نمودهای دومین برون ریزش از دومین وجه لوگوس ایت و کندالینی محصول تحول بعدی در قوس صعودی از برون ریزش اول است.
لوگوس دگرگونی‌های جهان هستی را وحدت و همآهنگی می‌بخشد .لوگوس حقیقتی است که جمال جلوه یک چیز را فراهم می‌آورد یا به بیانی دیگر، تجلی و به ظهور آمدن چیزی را ممکن می‌سازد. جالینوس باور داشت که شش‌ها ( ریه ها) روح( pneuma) را از هوا گرفته و به وسیله خون با سراسر بدن ارتباط برقرار میکند. روح جهانی(world soul) به یونانی (ψυχὴ κόσμου) و به لاتین(anima mundi) بر اساس دستگاه‌های فلسفی مختلف یک ارتباط درونی بین موحودات زنده روی زمین است ،همان طوری‌که روح با بدن انسان ارتباط دارد .این ایده از افلاطون منشا گرفته و اصل مهمی از مکتب نو افلاطونیان است. آنان باور داشتند که براستی جهان یک موجود زنده است روح(soul) و هوش(intelligence) دارد.یک موجود زنده قابل مشاهده تنها است که موجودات زنده را در بر دارد و این موجودات بر اساس طبیعت خود با هم مربوط هستند.
پرانا واژه ای سانسکریت است که از دو کلمه پرا به معنی پیش و آن به معنی تنفس ،حرکت و زندگی مشتق شده است.پس پرا-آن به معنی دم ادامه یابنده است که دم حیات و انرژی حیات نزدیک ترین معنی به عبارت سانسکریت آن می باشد.در عقاید هندو فقط یک حیات ،یک آگاهی وجود دارد،پرانا برای نشان دادن خود متعال انرژی واحد و حیات لوگوس به کار برده شده است بنابراین امکان دارد که از زندگی در هر سطح به عنوان پرانای آن صطح صحبت شده باشد ،پرانا دم حیات در هر مخلوقی است.
پرانا بطور واضح به معنی تمام نیروهای حیاتی است .در کتاب مقدس هندوها به نام مونداک اوپانیسشاد شرح داده شده است که از جانب برهمن یگانه ای به نام پرانا یا حیات می آید .
در یکی از کتب مقدس هندوها به نام پراشنوپانیشاد گفته می شود که شاتکارا که یکی از فلاسفه ی هند و از شاگردان گوویندا جاتی بوده که فلسفه و دانتا را با نگرش آدوایتا یعنی عدم دوگانگی نگاشته است،که می گوید پرانا،کریاشاکتی است ،شاکتی انجام دادن عمل است نه دانستن.
پرانا به عنوان یکی از هفت عنصری که به هفت منطقه ی کیهان (جهان های هفت گانه) مربوط است طبقه بندی شده .هفت پوشش برهمن که شامل :
پرانا
اتر
ماده ذهنی جهانManasماناس
آتش
هوا
آب
خاک
در عبری دم حیاتی که به آن نفش Nephesch می گویند ...
دمی در بینی آدمی دمیده می شود اما نفش نه از پرانا به تنهایی بلکه از ترکیب آن با اصل دیگری به نام کاما صحبت می کند که این دو با هم جرقه ی زندگی را روشن می کنند که دم حیاتی در انسانها ، جیوانات ،حشرات در حیات مادی فیزیکی است.
پرانا به چندین عبارت غربی ترجمه شده است.بهترین توصیف آن انرژی حیاتی است.
انرژی یکپارچه کننده ای که مولکولها ،سلول ها ،و دیگر قسمتهای جسم فیزیکی را هماهنگ می کندو آنها را در کنار هم و به شکل یک موجود زنده نگه می دارد.
این دم حیاتی در یک موجود زنده قسمتی از دم حیاتی کیهان است که در دوران زندگی جسمانی به آن اختصاص داده شده .اگر پرانا نبود یک جسم فیزیکی یک پارچه با هماهنگی کامل نمی توانست به وجود بیایید.
بدون پرانا بدن چیزی نبود بجز سلول های ناپیوسته ،پرانا با متصل کردن سلولها به هم آنها را به یک وجود پیچیده تبدیل می کند و نقش انشعابات و شبکه های وب حیاتی را بازی می کند.آن شبکه ی مواج طلایی که بطور باور نکردنی زیبا و ظریف است یک رشته از ماده بودیک را شکل می دهد ،یک امتداد از سوترآتما که در درون آن شبکه اتم های زمخت در کنار هم ساخته شده .
نویسنده و محقق 
مصطفی نظری
می توانید در وبلاگ یا کانال تلگرام گروه عرفان متا نیز این مقالات را دنبال کنید :
نظرات
ارسال یک نظر